سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
**********
نشانههای امید در سال جدید
حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:
شواهد بسیاری حکایت از آن دارند که سال پیشروی با گشایشهای فراوانی همراه است. شواهدی که این کلام امیرالمومنین علیهالسلام را به ذهن مینشاند. در حکمت ۲۰۹ نهجالبلاغه آمده است؛ «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیَا عَلَیْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَی وَلَدِهَا.... دنیا همچون شتر بدخویی است که بعد از چموشی به ما روی میآورد و شیر خود را به دیگران نداده و برای فرزندش نگاه میدارد»
حضرت امیر بعد از این سخن آیه ۲۵ از سوره مبارکه قصص را تلاوت میفرمایند؛
« وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِیالاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهًْ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ... و ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منت بگذاریم و آنها را پیشوایان و وارثان زمین کنیم» و بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب که به جد باید از آن با عنوان نقشه راه امسال یاد کرد، رنگ و بوی همین مژده امیرالمومنین علیهالسلام را با خود داشت و از بایدها و نبایدهایی خبر میداد که زمینههای تحقق آنها را میتوان در سال پیشروی دید، سالی که در آغاز و پایان خود میلاد مراد غایبمان -ارواحنا له الفداء- را با خود دارد. در این وجیزه به چند نمونه از آنها اشاره میشود. بخوانید!
۱- دولت محترم طی ۸ سال گذشته بهگونهای عمل کرده بود که انگار همه کشور در وزارت خارجه خلاصه شده و تنها دستور کار آن نیز مذاکرات هستهای است! و در این راه تا آنجا پیش رفت که حتی آب خوردن مردم را هم به نتیجه مذاکرات گره زد. این تصور -بخوانید توهم- که برجام، فتحالفتوح است! بزرگترین دستاورد تاریخ ایران است! همه قدرتهای بزرگ در برابر ما تسلیم شدهاند!
و امثال این ادعاهای گزاف، خیلی زود، اعتبار خود را از دست داد و به نتیجهای معکوس رسید. برجام در یک کلمه قرار بود تحریمها را لغو کند و در پی آن گشایش اقتصادی، اشتغال، رونق تولید و کسب و کار و ... پدید آید، ولی هیچیک از این وعدهها به حقیقت نپیوست و نه فقط تحریمها لغو نشد بلکه صدها تحریم دیگر نیز به تحریمهای قبلی اضافه شد.
امسال اما، این چرخه نامبارک و خسارتبار متوقف شده و در مسیری امیدآفرین به چرخش افتاده است. طرح موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» که برگرفته از تدبیر اعلام شده حضرت آقا بود و به قانون تبدیل شده و به اجرا درآمده است، نقطه پایانی بر روال دوسر باخت ایران بود. اکنون رهبر معظم انقلاب با تدبیر حکیمانه خود آمریکا را بر سر یک دو راهی قرار دادهاند که هر دو سوی آن برای حریف باخت است و با شکست سنگین همراه است.
خلاصه نظر حضرت آقا این است که (۱) آمریکا باید همه تحریمها را لغو کند
(۲) لغو تحریمها شفاهی و کتبی نباشد بلکه عملی شود و انجام آن از سوی ایران راستیآزمایی شود (۳) تنها در این صورت آمریکا میتواند بهعنوان یکی از کشورهای ۱+۵ به برجام بازگردد (۴) هیچگونه مذاکرهای با آمریکا در پیش نخواهد بود (۵) ایران هیچ عجلهای برای بازگشت آمریکا به برجام ندارد.
آمریکا فقط دو راه در پیش دارد، اول اینکه تحریمها را لغو کند که در این صورت اولاً بزرگترین اهرم -بخوانید سلاح- خود علیه ایران را از دست داده است و ثانیاً شکست بزرگ و مفتضحانهای را در مقابل جمهوری اسلامی متحمل شده است. و راه دوم آنکه تحریمها را لغو نکند (که نخواهد کرد، چون تنها حربه حریف است) در این حالت باید برنامه بعدی خود موسوم به برنامه دوم
-SECOND PLAN- را پیش بگیرد که برخورد نظامی است و این اقدام به هیچوجه از جانب آمریکا امکانپذیر نیست و با تقابل سنگین و شکننده ایران اسلامی روبهرو خواهد شد و به قول سردار سلامی فرمانده عزیز سپاه پاسداران، آمریکا حتی خواب جنگ علیه ایران را هم نمیبیند و راه سومی هم درمیان نیست. پیغام و پسغامهای آمریکا و سرگیجهای که بایدن و مقامات آمریکایی با آن روبهرو هستند از همین راهبرد حکیمانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب برخاسته است.
۲- طی سالهای متمادی، یک جریان مرموز سیاسی که برخی از مسئولیتهای کلیدی را نیز در اختیار داشت از یکسو شعار برقراری رابطه با دنیای بیرونی سرمیداد و از سوی دیگر دنیا را در آمریکا و اروپا خلاصه میکرد و در همان حال با همه توان میکوشید تا مانع از برقراری روابط تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای بیرون از بلوک تعریف شده غرب شود. این جریان مرموز، علیرغم دشمنیها، بدعهدیها و جنایات بیشماری که آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی مرتکب شده بودند -که تحریمهای ظالمانه فقط اندکی از آن بسیارهاست- کماکان بر طبل تو خالی و پر سر و صدای رابطه تجاری و اقتصادی با آمریکا میکوبید و گشایش را از آن سوی اقیانوس اطلس انتظار میکشید! گفتنی است، نگاهی به مواضع و عملکرد این جریان به وضوح نشان میدهد که رابطه با غرب را هم در وابستگی به آمریکا و اروپا تعریف میکنند... که بماند!
سال جدید با امضای قرارداد همکاری راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین آغاز شد. بدیهی است که در برقراری این رابطه هریک از طرفین سود و زیان خود را به محاسبه مینشینند. امضای این قرارداد همانگونه که انتظار میرفت با مخالفت همراه با عصبانیت آمریکا و اروپا روبهرو شد چرا که میتوانست خط پایانی بر محاصره اقتصادی تحمیل شده به ایران باشد و چرخه فریبی را که متاسفانه با همکاری عمدی و یا انشاءالله ناآگاهانه(!) برخی از مسئولان برای اقتصاد کشورمان پدید آمده بود، فرو بریزد. نگرانی و اضطراب حریف از این معاهده به اندازهای است که علاوهبر مقامات آمریکایی و اروپایی که مخالفت با آن به تکیهکلامشان تبدیل شده است، تمامی رسانههای آمریکایی، اروپایی و صهیونیستی نیز بسیاری از برنامههای عادی و بهاصطلاح «روتین» خود را متوقف کرده و به تبلیغات گسترده علیه معاهده ایران و چین روی آوردهاند! خندهدار آنکه بیبیسی نگران خدشهدار شدن شعار نه شرقی نه غربی شده و به روی خود نمیآورد که اولاً شرق و غرب عقیدتی با شرق و غرب سیاسی متفاوت است و ثانیاً اردوگاه مارکسیسم
فرو پاشیده و دیگر شرق سیاسی وجود خارجی ندارد و ثالثاً ایران در دوران حضرت امام نیز با چین و شوروی سابق (روسیه کنونی) روابط تجاری داشت و ... نگارنده درباره چند و چون این قرارداد مصاحبهای با خبرگزاری فارس داشتهام که متن آن در کیهان امروز آمده است و از این روی در این وجیزه به همین مختصر بسنده میشود.
گفتنی است، برخی نیز با اشاره به عملکرد ناکام دولت در مذاکرات هستهای، ابراز نگرانی میکنند که مبادا این توافقنامه هم به سرنوشت فاجعهبار برجام دچار شود که در این خصوص همین اندازه باید گفت دولت محترم در برنامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، مانند مذاکرات هستهای فعال مایشاء نیست.
۳- انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه سال جاری یکی دیگر از نشانههای امیدآفرین امسال است. انتخابات ریاست جمهوری مانند همیشه سرزندگی و ثبات مثالزدنی نظام را به نمایش میگذارد و به قول رهبر معظم انقلاب در سخنان نوروزیشان «انتخابات در واقع یک نوسازی در کشور است، وقتی انتخابات انجام میگیرد یعنی یک افراد تازهنَفَسی وارد میدان میشوند، وارد کار میشوند، و در دستگاه اجرایی کشور یک نوسازیای به وجود میآید که این خیلی چیز مهمّی است». ولی انتخابات امسال از ویژگی امیدبخش دیگری نیز برخوردار است. توضیح آنکه دولت آقای روحانی با وعدههای فراوانی که داد بر کرسی اجرایی کشور نشست ولی متاسفانه بسیاری از وعدهها بر زمین ماند و نه فقط مشکلاتی که وعده حل آنها را داده بود برطرف نشد بلکه مشکلات کمرشکن دیگری نظیر گرانیهای افسارگسیخته، بیکاری، تورم، افزایش نجومی قیمت مسکن و اجارهبها، تعطیلی کارخانجات و کارگاههای تولیدی، توقف فعالیتهای هستهای، افزایش تحریمها، کاهش بیسابقه ارزش پول ملی و... را نیز به ملت تحمیل کرد. برای ارزیابی عملکرد دولت کافی است وعدههای داده شده را با آنچه در عمل دیده میشود به مقایسه بنشینید...
این سخن اگرچه تلخ و ناگوار است ولی پایان کار دولت کنونی و رویکرد مردم به دولتی کارآمد و جوان و انقلابی یکی از نشانههای امیدآفرین در سال پیشروی است.
۴- سال ۱۴۰۰ را در حالی آغاز میکنیم که آمریکا بهعنوان اصلیترین دشمن مردم و نظام اسلامی ایران و نیز کشورهای اروپایی که همواره دنبالهروی آمریکا بودهاند با دهها بحران سخت و شکننده روبهرو هستند تا آنجا که برخی از صاحبنظران برجسته غربی، آمریکا را روی قوس نزولی ارزیابی کرده و برای نظر خود دلایل و نشانههای غیر قابل تردیدی ارائه میکنند. رژیم صهیونیستی که روی پرچم خود دو خط آبی بهنشانه از نیل تا فرات داشت امروزه دور خود از رو و زیرزمین دیوار میکشد! و در محاصره کامل نیروهای مقاومت قرار دارد. فلاکت کشورکهای اجق وجق آن سوی خلیجفارس که جای خود دارد و...
۵- و بالاخره برخورداری از مجلس جوان و انقلابی و پُرکار (برخلاف مجلس قبلی)، مقابله بیامان و بدون ملاحظات سیاسی و حزبی با مفسدان اقتصادی، بازگشت بسیاری از اموال غارت شده به بیتالمال، پیشرفتهای پرشتاب در عرصههای علمی و نظامی، گسترش شرکتهای دانشبنیان با دستاوردهای بزرگ و بعضاً منحصر به فرد، رواج کارآفرینی و دهها نمونه دیگر از این دست که فهرست آن نیز به درازا میکشد، نشانههای قابل تکیهای است که از موفقیتهای درخور توجه در سال جدید حکایت میکند و برطرف شدن مشکلات پیشروی را نوید میدهد... انشاءالله الرحمن.
۴ ماه و ۵ برنامه؛ آغازی برای یک پایان
علی ربیعی در روزنامه ایران نوشت:
برخی مقاطع تاریخی فراتر از طول زمانی خود اهمیت مییابند. ماههای پیش رو یکی از همین مقاطع تاریخی محســــوب میشــــود. ماههایی که باید نتیجه مقاومت مردم در برابر فشار حداکثری دولت ترامپ دیده و سهم و جایگاه شایسته ایران در معادلات در حال تغییر بینالمللی بیش از پیش کسب و تثبیت شود. نظام دوقطبی بینالمللی پس از فروپاشی شوروی دچار سرگشتگی شد و امریکا در حال تثبیت نظام تکقطبی بود. درحالی که چنانکه پیش از این نوشتم و باور دارم جهان از حالت قطبی به شکل منظومهای تغییر خواهد کرد که این منظومهها اعم از کشورهای کانونی و پیرامونی یا اتحادیههای منطقهای خواهند بود که بنیان آنها اقتصاد سیاسی است.
چندین منظومه جهانی وجود دارند که برخی در حال برآمدن هستند و برخی دیگر در حال تلاش برای تثبیت و حفظ جایگاهشان در سلسله مراتب جهانی. اتفاقاً در قاره آسیا چین و هند تأثیرگذاری بیشتری خواهند یافت چنانکه هند به غول آینده اقتصادی آسیا تبدیل خواهد شد. بنابراین جهان در حال تغییر و تحول و جابهجایی قدرتهای تأثیرگذار است و ارتقای جایگاه ایران در جهان در این سالها مشخص خواهد شد. در ماههای اخیر بخشی از این فعل و انفعالات بینالمللی را در انزوای دولت ترامپ حتی در جمع همپیمانان سنتی خود از جمله بریتانیا دیدیم. در این نقشه بزرگ و در کشاکش این تقلای بینالمللی که همه کشورها مرحله تازهای از تلاشهای ژئوپولیتیکی خود را برای بازتعریف جایگاه جدید خود سرعت دادهاند، ماهها و سالهای آینده به مراتب برای ما نیز اهمیت متمایزی دارد. بحرانهایی که در سالیان اخیر پشتسر گذاشتیم و بعضاً همچنان در دست و پنجه نرم کردن با پاندمی کرونا و تحریم ادامه دارد، نباید در اراده ما برای عقب نماندن از رقابتهای جهانی تأثیر بگذارد. در این میان دولت به عنوان سکاندار اجرایی ایران در مدیریت منابع و پیشبرد سیاستها مصمم است که با بیتوجهی به فشارهای خارجی و حاشیههای داخلی، این مأموریت ملی را تا آخرین روز مسئولیت خود ادامه دهد. بدون تردید ارتقای جایگاه ایران اصلیترین وظیفه دولت است علاوه بر آن دولت طبق وعده خود برنامههای پنجگانهای را تدوین کرده که بنا دارد اجرای آن را با جدیت دنبال کرده و تلاش خواهد کرد زیرساختهای سیاسی و اقتصادی مناسبی را به منتخب ملت تحویل دهد:
۱- رفع تحریم:
بدون تردید عقب راندن تحریم تا آخرین روز کار دولت بهطور مستمر ادامه خواهد یافت. ما مصمم هستیم که اجازه ندهیم تحریمهای غیرقانونی امریکا اخلالی در حرکت ایران در مسیر توسعه و تعامل سازنده با جهان ایجاد کند اما در عین حال تلاش دولت برای رفع تحریمها تا آخرین روز کاری دولت متوقف نخواهد شد. ما از رساندن و تکرار این پیام روشن به ناقضان برجام خسته نخواهیم شد که هرچقدر زمان بخواهند در اختیار خواهند داشت اما باید بدانند که هر روز تعلل بیشتر در لغو تحریم علیه ایران، نه تنها شانس احیای برجام را به عنوان اولین و آخرین راهحل در دسترس برای کنار گذاشتن اختلافات کمتر میکند بلکه آنها را از بهدست آوردن چشمانداز بهتری از روابط با ایران هم دورتر خواهد کرد.
هرچند ما اطمینان داریم که دولت امریکا هیچ راه منطقی جز بازگشت به برجام و رفع کامل تحریمها پیش روی خود ندارد اما بنا به مسئولیت دولت در پاسخگویی به مردم، رفع تحریمها یکی از مهمترین اولویتهای دولت باقی خواهد ماند. این البته مسیری آسان و هموار نیست. یکی از این موانع که ریشه در دخالت دادن سیاستهای داخلی و رقابتهای انتخاباتی به حیطه مأموریتهای تغییرناپذیر ملی در مانعزدایی از توسعه کشور دارد، عدهای دوگانهای تازه اما بیمعنا میان خنثی کردن تحریم و رفع تحریم را به فضای گفتوگوی سیاسی جامعه سرایت دادهاند و توجه نداشتند که نه تنها این دوگانه هیچ نسبتی با واقعیتهای اداره کشور ندارد بلکه دولت در چهار سال گذشته با در پیش گرفتن هر دو جنبه فوق از هیچ تلاشی برای تسهیل معیشت مردم فروگذار نکرده است. خطر این دوقطبیسازی تنها تحریف واقعیت پیرامون شیوههای مؤثر در گشودن زنجیرهای بسته شده بر اقتصاد ملی و چشمانداز رشد و توسعه اقتصادی نیست بلکه در غیریتسازی یکی از این ابزارها در برابر دیگری است؛ گویی که عدهای تنها قرار است به خنثی کردن تحریم بپردازند و دیگران کاری جز انجام آن یکی ندارند. هرچند که این دوگانه روی کاغذ و در حین شعارها و مجادلههای انتخاباتی کارآیی داشته باشند، در اداره دولت و کشور که متوقف به شعارها و فضاسازیهای تبلیغاتی نیست، جایی ندارد. هر دولتی در آینده به موجب انتظار مردم و رأیدهندگان که انتظار دارند دولتهای منتخب هیچ شانسی را برای بهبود دادن زندگی آنها از دست ندهند، ناچار است که ضمن تلاش برای کم اثر کردن تحریمها، همچنان به تقلای دیپلماتیک برای رفع تحریمها نیز بپردازد؛ چنانکه دولت دوازدهم چنین کرده است. از این رو، مسئولیت خنثی کردن و توأمان رفع کردن تحریمها، رسالتی انقطاعناپذیر در طول زمان و در امتداد جابهجایی دولتهاست. به این ترتیب، تاختن بر استراتژی رفع تحریم درحالی که دولت آینده از هر جناح و با هر رویکردی گریزی از آن نخواهد داشت، در بدترین حالت یک خودزنی سیاسی و در بهترین حالت خود یک ریاکاری آشکار است. به همان ترتیب، نادیده گرفتن آن دسته از سیاستهای اقتصادی که هدف از آن خنثی کردن اثر تحریمهاست، به هیچوجه گویای واقعیتی نیست که دولت بعدی در مسیر آن قرار خواهد گرفت. با وجود این همانندی دو جناحی در تعقیب میان دو راه به هم گره خورده خنثیسازی و رفع تحریم، دیگر اتلاف وقت و موکول کردن پیشبرد هر کدام از آنها به دوران پس از برگزاری انتخابات نمیتواند معنایی داشته باشد و موفقیت در رفع و تضعیف اثر تحریمها امتیاز منحصر به فردی نیز به هیچکدام از جریانهای سیاسی نخواهد داد. البته این به معنای تعجیل در پذیرفتن یا ارائه پیشنهادهای دیپلماتیک ناپخته و غیرمنصفانه نیست اما همینطور سیاسی کردن یک امر ملی نباید موجب تأخیر غیرضروری و وقتکشی در پیگیری راهحلهایی باشد که درصد قابل اعتنایی از شانس موفقیت برای کاستن هرچه سریعتر از آلام مردم را به همراه دارد.
۲- حوزه سلامت و درمان:
حوزه سلامت با تمرکز بر کرونا از جمله برنامههای اصلی و مستمر دولت خواهد بود. واردات بیش از ۲۰ میلیون واکسن خریداری شده و تلاش برای به ثمر رساندن تولیدات داخلی که به طور مستقل یا با مشارکت خارجی در حال انجام هستند دنبال خواهد شد. در این خصوص علاوه بر کشور کوبا با دو کشور تولیدکننده نیز مذاکراتی صورت گرفته است. مراقبت و پیشگیری از گسترش و قطع زنجیره ویروس کرونا و واکسیناسیون عمومی و تمهید برای درمان بموقع و مؤثر بیماران از برنامههای این حوزه است.
۳- افزایش تولید و تثبیت بازار:
مسأله بعد تثبیت بازار و تلاش برای کاهش اثر تحریمها بر زندگی مردم است. در این جا به اطلاع مردم میرسانم که نه تنها دولت هیچ برنامهای برای افزایش قیمتها بخصوص در مورد کالاهای اساسی تا پایان کار خود نخواهد داشت بلکه برای کاهش قیمتهای کاذب برنامه نظارتی سختگیرانهتری را در دستور کار خود دارد. در این راه، تاکنون ۶ میلیارد دلار از بودجه تخصیص برای تأمین کالاهای اساسی اختصاص یافته است. از مجموعه ۱۰۰ قلم کالای ضروری بیش از ۲۰ قلم کالای اساسی در دو مورد مرغ و روغن دچار اختلال در توزیع شدهاند که تصمیمات ستاد اقتصادی تولید در هر دو مورد افزایش یافته و در صورت نیاز واردات صورت گرفته و برنامه متعادل کردن بازار به سرعت انجام خواهد شد.
در دولتهای یازدهم و دوازدهم تعداد ۲۹۰ طرح مهم در حوزه صنعت و معدن با مجموع سرمایهگذاری ۲۶۵۲ هزار میلیارد ریال و اشتغال ۸۵۱۲۶ نفر به بهرهبرداری رسیده است. از این تعداد ۲۸ طرح طی ده ماهه سال ۱۳۹۹ راهاندازی و بیش از ۱۱ هزار شغل نیز در سال ۹۹ ایجاد شده است که میتوان به طرحهایی چون شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس، مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب، سنگ آهن گهر زمین، مجتمع جهان فولاد سیرجان، خودروسازی مدیران، مجتمع کشتیسازی و صنایع فراساحل ایران، پالایش نفت لاوان، خودروسازان راین، مجتمع جهان فولاد سیرجان و ذوبآهن پاسارگاد اشاره کرد.
۴- اتمام پروژههای زیرساختی برای زندگی آینده ایرانیان:
در برنامه چهارم اتمام پروژههای زیرساختی تمهید شده و اقدام برای تداوم این پروژهها برای آیندگان در دستور کار دولت است. این پروژهها آثار عظیمی بر سالهای بعد بر زندگی آینده ایران و ایرانیان خواهد داشت. دولت معتقد است همچنان باید شرایطی به وجود آورد تا دولتی فارغ از تحریم و آماده جهش تولید و اقتصاد را به منتخب بعدی ملت تحویل دهد. در همین راستا براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری برای سال ۱۴۰۰ برنامهای چهارماهه در قالب یک برنامه یکساله در دستور کار خود قرار داده است که بتواند تسهیلگر ادامه برای دولت بعد هم باشد. گسترش شاهراههای اطلاعاتی و زیرساختهای حمل و نقل و اتصالات ژئوپلیتیک و قرار گرفتن در مسیرهای جهانی (سند ۲۵ ساله با چین در همین راستاست)، پروژههای عظیم انتقال آب از خلیج فارس به مرکز و جنوب کشور با تأکید بر تأمین آب سیستان و بلوچستان، توسعه میادین نفتی و تأکید بر پروژههای پایین دستی حوزه نفت و گاز و بهبود وضع کشاورزی از جمله این پروژههای مهم محسوب میشود.
۵- انتخابات سالم و پرشور:
در اقدام پنجم دولت تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا یک انتخابات پرشور، سالم و رقابتی برگزار کند. انتخابات متضمن افزایش سرمایه اجتماعی و حل مسائل داخلی کشور و هم متضمن ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان است. انتخابات و صندوقهای رأی در نقشه کلان خود عبارت از تعیین سرنوشت ملی است اما در سطحی خردتر چیزی نیست جز زندگی روزمره هر شهروند ایرانی که میخواهد از این حق خود برای تضمین برخورداری از همه حقوق قانون اساسی و ترجمه آن در زندگی جاری و در قالب بهرهمندی از آزادی، رفاه و امنیت استفاده کند. امیدواریم که به منظور اطمینان دادن به مردم برای دستیابی به این هدف عالی انتخاباتی، شرایطی مهیا شود تا همه تنوعهای دیدگاهی و برنامهای در این انتخابات حضور داشته باشند. هرچند که متأسفانه جریانهایی برای مأیوس کردن مردم از صندوق رأی آغاز به کار کردهاند و به اقدامات خود شتاب تازهای دادهاند؛ تلختر آنکه هم از خارج و هم از داخل بهطور ناخودآگاه به شیوههایی برخی از مطالب را بیان میکنند که احساس اینکه نتیجه برآمده از صندوق رأی تأثیری در سرنوشت جامعه ندارد القا شود، اما دولت در برابر چنین یأسپراکنیها سکوت نخواهد کرد. البته در این مسیر، دولت نمیتواند بدون همراهی روشنفکران، فعالان اجتماعی و دانشگاهیان به مسئولیت خود در یادآوری و تأکید بر اصل جمهوریت و از جمله بازخوانی ریشهها و ضرورتهای مشارکت حداکثری در انتخابات گام مؤثری بردارد. به این ترتیب دولت در کنار همه بازیگران اجتماعی و سیاسی، دلسوزان ایران و در چارچوب مواضع بیان شده رهبری معظم مبنی بر مشارکت حداکثری مردم تلاش همهجانبهای خواهد داشت.
اگرچه تا پایان کار دولت فقط چهار ماه باقی مانده اما با این حجم از مأموریتهایی که دولت برای خود تعریف کرده، این چهار ماه، چهار ماهی پرمشغله و بیاستراحت برای همه مسئولان دولتی خواهد بود. دولت آماده است که ماههای پایانی تصدی خود و ماههای آغازین سال جدید را با نیرویی مضاعف از هر زمان دیگری تا به حداکثر رساندن امید مردم و درخشاندن دوباره ایران در سالهای پیش رو، هم به پایان برساند و هم آغاز کند.
بایستههای ۳ ماه حساس پیش رو
دکتر منوچهر محمدی در روزنامه وطن امروز نوشت:
سال ۱۴۰۰ هجری شمسی آغاز شد، سالی که نه تنها آغاز یک سال جدید بلکه آغاز یک فصل جدید هم هست. در این سال و در کمتر از ۳ ماه دیگر شاهد انتخاباتی حساس و سرنوشتساز برای انتخاب سیزدهمین رئیسجمهور خواهیم بود؛ موضوعی که همه توجهات و افکار و اندیشهها را متوجه خود کرده است با این امید که بعد از گذشت ۸ سال از تحمل دولتی منفعل و واداده، دولتی انقلابی و باکفایت جایگزین آن شود.
در این رابطه مسائلی وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود:
۱- جهان استکباری و در رأس آنها دولت آمریکا بهرغم شکستهای پیدرپی که در طول ۴۳ سال از زمان سقوط نظام سلطنتی و در مصاف با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی متحمل شده است، همچنان دست از توطئههای خود برنداشته و تا توان داشته و دارد حتی در شرایط فروپاشی و بحرانهای فزاینده داخلی به شیطنتهای خود ادامه داده و نظام جمهوری اسلامی را به حال خود رها نخواهد کرد.
۲- اینک که لیبرالهای غربزده هم مجلس شورای اسلامی را از دست داده و هم قوه قضائیه به پاکسازی خود پرداخته و دست مفسدان را قطع کرده است به یقین تلاش خواهند کرد تا قوه مجریه بهدست نیروهای انقلابی نیفتد که در غیر این صورت این جناح غربزده همچون سال ۱۳۶۰ هجری شمسی و بعد از عزل بنیصدر قافیه را به طور کامل باخته و این سرمایه اجتماعی غرب یحتمل برای همیشه از صحنه سیاست ایران خارج خواهند شد. بنابراین تلاش خواهند کرد تا از وقوع چنین اتفاقی جلوگیری کنند.
۳- آمریکا بخوبی میداند و بشدت نگران است که یک نظام بینالملل آسیایی مرکب از روسیه فدراتیو، جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران در حال شکلگیری است، چرا که با انتخاب یک دولت انقلابی و ضد غربی در ایران، مثلث قدرتمند نظام آسیایی تکمیل شده و به یقین جایگزین نظام بینالملل سلطهگر غربی خواهد شد و جامعه جهانی از شر زورگوییها و چپاولگریهای دولتهای مستکبر غربی بویژه آمریکا رهایی خواهند یافت، چرا که این نظام جدید آسیایی به دنبال سلطهگری نیست.
۴- یک دیدگاه میگوید آمریکا و غرب در این شرایط خاص و برای جلوگیری از چنین اتفاقی تلاش خواهند کرد تا با ارائه وعدههای تو خالی یا به عبارتی ارائه امتیازهای هر چند ناچیز، جان تازهای به جنازه بیروح برجام بدمند تا بدین وسیله لیبرالها و غربزدههای داخلی را امیدوار کرده و آنها را به فعالیت و تلاش فعالانه در انتخابات ریاستجمهوری ترغیب کنند به این امید که گوی سبقت را از انقلابیون بربایند!
۵- شرایط موجود و نتیجه حاصل از انتخابات ریاستجمهوری شرایط بازی حاصل جمع جبری صفر یا همه یا هیچ۱ است، بنابراین پیشبینی میشود دشمنان خارجی کشور و لیبرالها و اصلاحطلبان غربزده در ائتلافی همهجانبه و هماهنگ با یکدیگر همه توش و توان خود را به کار خواهند گرفت تا با ترفندهای کهنهای همچون جنگهراسی و رقیبهراسی و ایجاد تفرقه در میان جبهه انقلابی و ایجاد دوقطبیها زمین بازی را به نفع خود تغییر داده و میز بازی را بهم بزنند.
۶- متاسفانه غرور بیجا و اطمینانخاطر از اینکه شکست غربزدهها و پیروزی جبهه خودی حتمی است، باعث شده از هماکنون اتوبوسی از کاندیداهای اصولگرا وارد صحنه شوند تا به رقابت با یکدیگر بپردازند. این امری خطرناک برای جبهه خودی انقلاب است و اصلاحطلبان به این تفرقه امید و دل بستهاند تا شاید از وجود کاندیداهای متعدد در میان جبهه رقیب همان اتفاق پرهزینهای که سال ۹۲ بر سر کشور آمد، باز هم تکرار شود.
۷- غربگراها در این انتخابات تلاش میکنند در حوزه سیاست خارجی یک ۲قطبی درباره مذاکره مطرح کنند که یقینا اصلاحطلبان و لیبرالهای غربزده همچنان بر طبل مذاکره با آمریکا خواهند کوبید، چرا که بهرغم شکست در مذاکرات گذشته با آمریکا نه تنها درس عبرت نگرفتهاند، بلکه گفتمان جدیدی هم برای جایگزینی مذاکره در چنته خود ندارند.
۸- به ملت شریف ایران بویژه به جوانان انقلابی توصیه میشود در این شرایط حساس مراقب باشند، از همان سوراخی که در سالهای ۹۲ و ۹۶ گزیده شدهاند بار دیگر گزیده نشوند؛ در این راستا مراتب زیر را در نظر بگیرند:
الف) تجربه ناموفق گفتمان اعتماد به غرب را آویزه گوش خود داشته باشند و بار دیگر فریب غربزدههای داخلی را نخورند.
ب) مدلهای حکمرانی بر مبانی تفکر انقلابی (نه بردکراتیک) را تعریف و تقویت کنند، چرا که تنها با برخورد انقلابی مشکلات متراکم و انبوه شده کشور قابل حل است.
ج) گفتمان انقلابی حکمرانی را برای اداره کشور ترویج و تثبیت کنند.
د) مراقبت کنند که از ورود به بازیهای طراحیشده توسط اتاق عملیات روانی دشمنان و لیبرالهای غربزده بویژه تاکتیک دوقطبیها احتراز کنند.
ه) به رهنمودهای مقام معظم رهبری که در سخنرانی آغاز سال جدید به صورتی شفاف ارائه دادند، توجه ویژه داشته باشند.
۹- برای نگارنده تردیدی وجود ندارد که به یاری خداوند متعال که همواره یار و پشتیبان این انقلاب بوده است، در این مرحله حساس هم پیروزی نهایی با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی خواهد بود؛ بصیرت و هوشیاری ملت ما با عبرت گرفتن از گذشته میتواند هزینهها را به حداقل رسانده و از وقوع توفانی سهمگین جلوگیری کند، آن هم در وحدت کلمه و تفاهم نخبگان بر روی یک کاندیدای واحد برای ریاستجمهوری تحقق خواهد یافت.
قهر، دردی درمان نمیکند
کاظم اکرمی در روزنامه آرمان ملی نوشت:
سیاسیون با رفتار و منش خود میتوانند انگیزهِ عموم را برای رای دادن بالا ببرند، جای هیچ شک و شبههای نیست. البته در میان، رفتار اصولگرایان نمیتواند تاثیر چندانی بر جامعه بگذارد.
به هر حال واقعیت چیزی جز این نیست که قشر دانشگاهی و تحصیلکرده توجهی به تحرکات جریان اصولگرایی نشان نمیدهند. اصلاحطلبان هم در شرایط بدی قرار دارند. یعنی آنها از نظر مردم در مشکلات گذشته نیز نقش دارند؛ چون چهرههای شاخص اصلاحطلبی حاضر به عذرخواهی نشدند، طبیعی است که سبد رای این جریان هم تحت تاثیر قرار بگیرد.
در مجموع، اصولگرایان و اصلاحطلبان نمیتوانند شور انتخاباتی به وجود آورند. با این حال، سیاسیونی که بنا به ورود به رقابتهای انتخاباتی دارند، باید با منطقگرایی به نوعی با هم رقابت کنند که نتیجه کارشان منجر به وحدت ملی شود تا از این طریق، جامعه آمادگی حضور در پای صندوق رای باشد.
همه باید این را در نظر بگیریم که قهر با انتخابات به هیچ وجه به صلاح نیست و از هر منظر که نگاه کنیم، رای ندادن دردی از کشور و مردم درمان نمیکند.
مهمترین نکته این است که شورای نگهبان اجازه دهد افراد ملی و کارنامهداری که از شایستگی کافی برخوردارند به فضای رقابتی ورود کنند، اگر در انتخابات ریاست جمهوری، مشارکت بالا نباشد، دشمنان به سوءاستفاده از آن پرداخته تا به از این فضا برای منافع خود علیه کشورمان استفاده کنند.
ناامیدی مردم، گرهها را کورتر خواهد کرد؛ به همین دلیل باید تلاش جریانها در داخل و خارج برای دلسرد کردن مردم را بیاثر کرد تا انشاءا... کشور انتخاباتی پر شور را برگزار کند.
شورای نگهبان و دیگر نهادهای رسمی، فرصت ظهور و نامنویسی را به نیروهای سالم و کاردان بدهند تا از این طریق، مردم بتوانند مسئولی با شایستگیهای بالا را برای اداره کشور انتخاب کنند.
غرب چرا نگران همکاری ایران و چین شد
عباس حاجی نجاری در روزنامه جوان نوشت:
روز شنبه (۷ فروردین) سند جامع همکاری ایران و چین بعد از فراز و نشیبی پنج ساله به امضای وزرای خارجه دو کشور رسید و بهعنوان نقشه راهی برای ارتقای عملی روابط دو کشور در سطوح مشارکت جامع راهبردی و فراهم کردن بستر توسعه همهجانبه همکاریهای دو کشور در دستور کار قرار گرفت. وزارت امور خارجه اعلام کرد که این سند یک نقشه راه برای همکاریهای جامع دو کشور بوده و حاوی هیچ قراردادی نیست. بنابراین در هیچ کجای این سند کمی سازی در خصوص چشمانداز همکاریهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا راهبردی صورت نگرفته و حاوی هیچ عدد و رقم خاصی ازجمله در مورد سرمایهگذاری و منابع پولی و مالی نیست. همچنین مطابق متن سند منتشرشده، واگذاری هیچ منطقه و یا انحصار متقابل و یکجانبهای به امضای وزیران خارجه دو کشور نرسیده و حاوی واگذاری مدیریت، اداره و یا بهرهبرداری هیچ منطقه و حوزهای نیز نیست. اما برنامه جامع در بازه زمانی بلندمدت (۲۵ ساله) رویکردی مبتنی بر احترام متقابل و منافع برد- برد در زمینه روابط دوجانبه، منطقهای و بینالمللی را مدنظر قرار داده است.
اما بهرغم جنجالسازی رسانههای غربی و برخی دنبالههای داخلی آنها که از همان روزهای اولیه تلاش کردند وابستگی ایران به چین و یا نادیده گرفته شدن اصل نه شرقی و نه غربی را در ورای این سند القا کنند به رسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی، تقویت چندجانبه گرایی، حمایت از حق دولتها برای برخورداری از حق حاکمیت برابر و تأکید بر بومی بودن مدل توسعه از جمله موارد ذکرشده در سند است.
اگر اعلام نگرانی صریح بایدن نسبت به این تفاهمنامه و پاسخ چند روز پیش او به سؤال خبرنگاری که از وی پرسید «چقدر نگران همکاریهای ایران و چین هستید؟» و او پاسخ داد: یک سال است که نگران آن هستیم. ملاکی در زمینه نوع واکنش امریکاییها در شرایط تداوم فشار و تهدید علیه ایران بدانیم، ارزیابی نشریه امریکایی «والاستریت ژورنال» جزئیات بیشتری از این نگرانی را آشکار میکند. این نشریه امریکایی بابیان اینکه امضای سند راهبردی بین ایران و چین باعث نقش بر آب شدن نقشههای امریکا برای منزوی کردن تهران شد، نوشت پکن در سالهای اخیر یک شریک تجاری مهم برای ایران بوده است. این نشریه سپس بابیان اینکه چین در سالهای اخیر یک شریک تجاری حیاتی برای ایران بوده، بهگونهای که در ماه گذشته روزانه ۹۱۸ هزار بشکه [نفت]از ایران وارد کرده است، افزود: «اکنون این توافق با چینیها، چشمانداز سرمایهگذاریهای خارجی در ایران را که بسیار به آن نیاز داشت، ارائه میکند و توافق با چین، این سیگنال را میدهد که ایران متحدان قدرتمندی دارد ازجمله کشوری که یک کرسی دائم در شورای امنیت سازمان ملل دارد.»
توجه به چند نکته کلیدی در مورد این سند ضروری است:
- بند هشتم سند مبنی بر اینکه در راستای حمایت از چندجانبه گرایی، طرفین در مقابل فشارهای غیرقانونی طرف ثالث از اجرای این سند حفاظت مینمایند، محاسبات دولت امریکا در اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران را بههمریخته و برای ایالاتمتحده امریکا یک کابوس است. موضع اخیر بایدن و سخنان نیکی هیلی یکی از مقامات سابق امریکا که گفته بود نباید اجازه دهیم این تفاهم به سرانجام برسد در غیراین صورت تحریمها بلااثر میشود، ناشی از آن است.
- در عرصه جهانی و تعاملات بینالمللی، وجود چنین اسنادی برای هر کشوری نوعی دارایی و ظرفیت تولید ثروت به شمار میرود، فارغ از آنکه بین آلمان و ژاپن باشد یا کانادا و ترکیه. اینکه ایران با دومین قدرت اقتصادی جهان چنین سندی را مبادله میکند، یک دستاورد مهم و ارزشمند است.
- عملیاتی کردن مفاد این سند، نیاز به دو گروه اسناد دارد: برنامه اقدام و عمل (Action Plan) و قراردادهای تعهدآور موردی برای هر طرح. بنابراین حفظ منافع ایران در عمل، بستگی به این اسناد و اجرای آن دارد.
- بهرغم فضاسازی رسانههای غربی و شبکههای مرتبط با آنها در روزهای اخیر، این سند بیانگر نقش راهبردی ایران درروند تحولات منطقه است و بیانگر آن است که چین برای رسیدن به قدرت برتر نیاز به همکاری، تعامل و تقویت روابط با کشوری مثل ایران دارد که در میان دو حوزه ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک خزر و خلیجفارس قرارگرفته است.
- به سند جامع راهبردی ایران و چین باید از زاویه منافع ملی نگریسته و از هرگونه بهرهبرداری جناحی پرهیز و تلاش شود تا منافع ملی در لایههای جامعه با هر گرایشی نسبت به تقویت آن روشنگری شود. در این میان جریان سازی غربگرایان داخلی علیه این سند با توجه به اینکه او دنیا را در امریکا و اروپا خلاصه میکند، از این منظر باید مورد توجه قرار گیرد. نباید فراموش کرد اصلیترین جریان مخالف این معاهده همان جریانی است که از امریکا خواسته بود علیه ایران دست به تحریمهای فلجکننده بزند!
- در عرصه جهانی و تعاملات بینالمللی، وجود چنین اسنادی برای هر کشوری نوعی دارایی و ظرفیت تولید ثروت به شمار میرود، فارغ از آنکه بین آلمان و ژاپن باشد یا کانادا و ترکیه. اینکه ایران با دومین قدرت اقتصادی جهان چنین سندی را مبادله میکند، یک دستاورد مهم و ارزشمند است؛ و این در حالی است که سیاست اصولی نه شرقی نه غربی به معنای نفی سلطهپذیری است نه قطع ارتباط با جهان خارج. طبیعی است که با حفظ این اصول منعی برای گسترش روابط دو یا چندجانبه در قالب اتحادها و ائتلافها وجود ندارد.
- بهرغم جنجالهایی که در روزهای اخیر برخی با هدایت رسانههای بیگانه تلاش کردند در داخل با شعار مرگ برچین به راه بیندازند، بهرغم قدرتهای غربی که از گذشته در پی استعمار و استثمار ایران عزیز بودهاند، چین هیچگاه در طول تاریخ چشم به تمامیت ارضی ایران نداشته است. در دوره معاصر نیز چه در زمان پهلوی و چه جمهوری اسلامی همواره در جهت ایجاد روابط متوازن با ایران ساعی بودهاست، البته این گزاره به معنای آن نیست که چینیها منافعشان را در همکاری با ایران دنبال نکنند.
- چین هم به نفوذ منطقهای و هم به نفت ایران نیازمنداست، با توجه به اینکه اکثر منابع نفتی جهان زیر تسلط امریکاست و در صورت ادامه روند رشد اقتصادی چین و تضعیف امریکا در معادلات اقتصاد و تجارت بینالملل، هرلحظه این امکان وجود دارد که امریکا متحدان نفتی خود را جهت تحریم فروش نفت به چین تحت فشار قرار دهد و تولیدات آن را مختل کند. بنابراین مسئولان چینی به دنبال یک منبع قابلاتکای درازمدت و دارای ثبات امنیتی برای خرید نفت باقیمت مناسباند.
- چین بههیچ وجه ازنقطه نظر فرهنگی ملت ایران را تهدید نمیکند و ایدئولوژیاش برای مردم ایران با فرهنگ متعالی اسلامی، ایرانی جذاب نیست، اما نقطه قوت چین به لحاظ فرهنگی که مورد نیاز ایران، نظم آهنین و مدیریت کارآمدی است که توانسته است تولید ثروت کند و کشوری با نزدیک به یک و نیم میلیارد نفر جمعیت را تبدیل به یک ابرقدرت اقتصادی و بازیگر اصلی در دنیا کرده و با سرعت در حال جلو زدن از امریکاست.
- مهمترین منفعت این توافق برای ایران دستیابی به فناوریهای جدید به ازای فروش و صدور نفت است و این همان راهبردی است که از سالهای اخیر بهعنوان جایگزینی برای صدور نفت و واردات محصولات ساختهشده و مدنظر ایران بوده است و از آنجایی که تحریمهای ۴۰ ساله غرب علیه جمهوری اسلامی بیشترین تأثیرش جلوگیری از دسترسی ایران به فناوری روز جهان بوده است، همکاری ایران با چین میتواند در ورود فناوریهای پیشرفته به ایران مؤثر باشد و نیروی کار ایران را در کارخانههای تولیدی فعال نماید.
- نکته آخر آنکه طبعاً کشورها در روابط و تعاملات اقتصادی و سیاسی منافع امنیت ملی خود را بر منافع طرفهای دیگر ترجیح داده و از آنجایی که رابطه ایران با چین، رابطه بین یک قدرت برتر اقتصادی و یک کشور در مسیر توسعه است در تنظیم اسناد و توافقات عملیاتی ذیل این سند باید ملاحظات ملی در زمینه راهبرد نه شرقی و نه غربی و اصول دیپلماسی کشور، یعنی عزت، حکمت و مصلحت مدنظر قرار گیرد.
تغییر ریل سیاست خارجی کشور
محمدعلی وکیلی در روزنامه ابتکار نوشت:
امضای سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، بهانهای شد که از منظری کلی و با نگاه از بالا سیاست خارجی جمهوری اسلامی مورد بازبینی و بررسی قرار گیرد. بسیاری از این سند به عنوان آغازِ پایانِ نگاه به غرب یاد میکنند. به دلایل متعدد تاریخی و سیاسی، میتوان گفت در این صد سال، سیاست خارجی ما معطوف به غرب بوده است. البته نگاه به غرب لزوماً به معنای غربگرایی نیست. به لحاظ تاریخی، در این صد سال، غرب در این منطقه حضور داشته و طبیعتاً چالش دولتها و ملتهای منطقه با غرب بوده است. اساساً حل مشکل با جهان، به معنای حل مسئله غرب بوده است. این قصه نه تنها برای ما صادق بوده بلکه برای همه کشورهای منطقه همینگونه بوده است. جهان اساساً غربی بود و لذا چالش غرب برای ما و جهان، در اولویت بود. برای ما البته نگاه به غرب، مرجحات دیگری نیز داشت. مولفههای ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ما، به علل مختلف، با غرب نسبت بیشتری مییافت تا با شرق. به طور مثال، امنیت خاورمیانه به امنیت اروپا بیشتر پیوند دارد تا با شرق جغرافیایی و...
امروز اما قدرت در جهان دچار شیفت شده است. شبکه قدرت جهانی دستخوش تحولات شده و عناصر جدیدی به صحنه بینالملل اضافه شده است. میتوان گفت جهان دیگر غربی نیست. این امر بسیار مهمی است. عناصر غیرغربی به جهان اضافه شده و عملاً ما وارد جهان پساغربی شدهایم.
لذا شرق به طور کلی جای غرب را تنگ کرده و در معادلات جهان جا باز کرده است. از طرف دیگر برای ما نیز مولفههای راهبردی که جبراً غرب را در اولویت سیاست خارجی ما قرار میداد دچار تغییر شدهاند. نفت خلیج دیگر برای غرب اهمیت چندانی ندارد، سوزن زدن به امنیت اروپا دیگر آمریکا را تحریک نمیکند و در واقع غرب از آن یکپارچگی امنیتی کمی فاصله گرفته است. موارد متعددی میتوان برشمرد که حکایت از این میکند که پارادایم قدرت در صحنه بینالملل عوض شده است. لذا طبیعتاً جمهوری اسلامی باید سیاست کلی و راهبردی خود را مورد بازبینی قرار دهد. البته سالها است که ما به دنبال تغییر راهبرد نگاه به غرب هستیم. گشودن پارادایم نگاه به شرق میتواند امکانهای جدیدی برای ما ایجاد کند. البته باز باید تاکید کرد معنای نگاه به شرق، شرقزدگی نیست. اساساً نباید خوانشی ایدئولوژیک از این راهبرد داشت. شرق، تازه موضوعیت یافته است. تا اکنون خود شرق نیز نگاه به غرب داشت؛ چراکه جهان، غربی بود. اما اکنون اصطلاحاً وارد جهان پساغربی شدهایم لذا شرق اهمیت راهبردی یافته است. مضافاً ما پس از انقلاب، به علت نگاه ضد غربی، نه توانستیم در نسبتی منطقی با غرب منافع خود را تامین کنیم و نه به طور جدی روابط استراتژیکی با شرق برقرار کردیم. برشمردن علل این ناکامی مجالی دیگر میخواهد اما به هر علت ما میان شرق و غرب معلق بودیم.
در چنین فضایی امضای سندی راهبردی با بزرگترین قدرت اقتصادی شرق، اقدام مهمی در تغییر ریل سیاست خارجی به حساب میآید. البته برخلاف نظر موافقان و مخالفان سند همکاری۲۵ ساله ایران و چین، اهمیت این سند به خاطر دستاوردهای اقتصادی و فنی آن نیست؛ چراکه این سند حاوی هیچ قرارداد مشخص اقتصادی که نشان دهد موضع مخالفان درست است یا موافقان، نیست بلکه اهمیت این سند به زعم نگارنده بخاطر رفع بلاتکلیفی از سیاست خارجی کشور میباشد. سالهاست در کنار دشمنی غرب با ایران راهبرد اصلی نظام، چرخش به شرق و گسستن روابط پرسابقه ایران و غرب بود. اما این مهم در منظومه عمل دولتهای سازندگی، اصلاحات، احمدی نژاد و روحانی گرفتار تعلیق شد. هیچکدام از دولتهای ذکر شده حاضر به تمکین این سیاست راهبردی نشدند. حال در انتهای دولت روحانی با امضای سند مذکور عملاً فرمان قطار سیاست خارجه کشور از ریل غرب به ریل شرق تغییرجهت داد. بیتردید این تغییر مسیر نمایش یک پارادایم جدید در سیاست خارجی کشور است و به دلیل خروج سیاست خارجی از تعلیق بین دوراهی غرب و شرق گام مهمی در جهت احیای فرصتهای جدید پیش روی سیاست خارجی کشور است.
سال ۱۴۰۰ سال امید
سیدعلی علوی در روزنامه خراسان نوشت:
رهبر انقلاب در سخنان نوروزی به مجموعه ای از مطالب اشاره کردند که در واقع نقشه راه ایران در سال ۱۴۰۰ است باتوجه به اهمیت و برخی رویدادهای خبری در ایام نوروز در این مقال به سه نکته می پردازم.
بارسنگین ریاست جمهوری
آن چه از سخنان رهبر انقلاب برمی آید بیش از همه تاکید موکد ایشان به کاندیداهای کارزار انتخابات است موضوعی که متفاوت از دوره های قبل به نظر می رسد مخاطب قرار دادن صریح کسانی است که می خواهند خود را کاندیدای ریاست جمهوری کنند اصولا ادبیات رهبر انقلاب در انتخاب های گذشته توصیه عمومی به همه داوطلبانی بود که میخواستند وارد عرصه انتخابات شوند ولی نوع تحذیر ایشان به کاندیداهای احتمالی با این ادبیات «مطلبی را میخواهم به داوطلبان عرض بکنم، به آن کسانی که داوطلب ریاست جمهوری میشوند -حالا شروع شده دیگر؛ الان مدّتی است که افراد پیدرپی اعلام میکنند که میخواهند شرکت کنند- میخواهم به آنها بگویم انتظار داریم سنگینی کار را بدانید؛ شما که داوطلب شدهاید، بدانید چه چیزی را میخواهید بر دوش بگیرید، چه بار سنگینی را میخواهید بر دوش بگیرید؛ این را بدانید. اگر دیدید میتوانید، خیلی خب، وارد کارزار انتخاباتی بشوید؛ امّا این جور نباشد که سنگینی کار را ندانید. اوّلاً مشکلات و مسائل اصلی کشور را بشناسید. مسائل کشور یکی، دو تا که نیست؛ صدها مسئله هست که از این صدها مسئله اقلّاً دهها مسئلهاش جزو مسائل اساسی و مهمّ کشور است؛ اینها را بدانید، بدانید که مشکل کشور کجاست و مسائل کشور چیست، برای حلّ آن مسائل هم یک برنامه و راه حلّی داشته باشید، ولو اجمالی؛ حالا نمیگوییم تفصیلی؛ ولو به نحو اجمال، یک راه حلّی برای آن داشته باشید. مسئله اقتصاد را بشناسید؛ اقتصاد مهم است. در خود مسئله اقتصاد کارهای مهمّی هست؛ رشد تولید ملّی، رشد سرمایهگذاری ملّی، تقویت پول ملّی، مسئله تورّم و امثال اینها ذیل عنوان اقتصاد است.» نشان از آن دارد که ازمنظر رهبر انقلاب ، اولا ریاست قوه مجریه آن هم در این مقطع کار سنگینی است که مرد میدان خود را می خواهد ثانیا شرایط کشور را شرایط آزمون و خطا نمی بینند شرایطی که تشخیص مسائل کشور، اشراف به مشکلات، داشتن راه حل ، کارآمدی به ویژه در حوزه اقتصاد و معیشت مردم در آن حرف نخست را میزند. در واقع آن چه که علاوه بر ایمان و مردمی بودن و ضد فساد بودن و مدیریت جهادی مورد اشاره رهبر انقلاب است تمرکز دولت آینده بر رفع مشکلات اقتصادی و برخورداری از راه حل های متناسب با توجه به ظرفیت های داخلی است رویکردی که برای خروج ایران از فشار بیرونی حداقل در دولت آینده ضروری به نظر می رسد.شاید بشود کارآمدی در حوزه اقتصاد را مهم ترین گزاره به عنوان ماموریت دولت سیزدهم و نیاز مردم دانست.
برجام و تصمیم قطعی لغو تحریم ها
مذاکرات هسته ای نیز یکی دیگر از سرفصل هایی بود که رهبر انقلاب به آن پرداختند موضوعی که همچنان یکی از مسائل روز کشور است .رهبر انقلاب با تاکید بر مواضع قبلی راه بازگشت آمریکا به برجام را لغو عملی تحریم ها دانستند. موضوعی که در این مقطع حساس که دوره چانه زنی هاست و به عبارتی می تواند در ماه های پایانی جنگ اراده ها باشد باید مورد توجه دولت دکتر روحانی به ویژه در چند ماه باقی مانده قرار گیرد. در واقع گرچه آقای روحانی و دستگاه دیپلماسی طی هفته های گذشته مدل هایی را برای بازگشت گام به گام آمریکا به برجام مطرح کردند اما موضع صریح رهبر انقلاب در ضرورت لغو عملی کلیه تحریم ها برای بازگشت آمریکا به برجام به نظر میرسد راه را برای هرگونه دو صدایی و توجیهی در مذاکرات هسته ای بسته است.در ۲ یادداشت قبلی ام ذکر کرده ام که زمان در شرایط فعلی در حوزه مذاکرات هسته ای به نفع ایران است بنابراین منطقی نیست تا وقتی که زمان برای کسب امتیاز بیشتر به نفع ماست به نفع طرف آمریکایی اقدامی صورت گیرد شاید بهتر باشد دولت دوازدهم حداکثر ظرفیت لازم را برای دولت سیزدهم فراهم کند.همچون برگ های برنده دولت ترامپ برای دولت بایدن.
مدیریت فضای مجازی
یکی دیگر از سرفصل هایی که رهبر انقلاب به آن پرداختند موضوع مدیریت فضای مجازی بود موضوعی که متاسفانه بااظهارات عجیب وزیر ارتباطات در دو قطبی فیلترینگ بازنمایی غلطی درباره آن صورت گرفت.جالب آن جاست که با یک جست وجوی ساده درمیان بیانات رهبرانقلاب می توان دید که ایشان هیچ گاه در بیانات شان از کلمه فیلترینگ حتی یک بار هم استفاده نکرده اند در واقع در حالی که رهبر انقلاب در آخرین بیانات خود در تاریخ ۲۱ اسفند سال گذشته از فرصت های فضای مجازی صحبت می کنند و ماموریت جوانان را امیدآفرینی با ابزار فضای مجازی می دانند ،جای سوال دارد که آقای جهرمی به عنوان یکی ازمتولیان امر این حوزه چرا در بازنمایی مطالبه رهبر انقلاب از دوقطبی فیلترینگ سخن می گوید .جالب آن جاست که آقای وزیر در مصاحبه اش در ایام نوروز با اعتماد آنلاین به صراحت با تاکید برهمان دوقطبی خود ساخته می گوید عده ای طرفدار فیلترینگ هستند و عده ای مخالف آن و من هم جزو کسانی هستم که مخالف فیلتریگ هستند و عقلانیت حاکمیت خودش تصمیم میگیرد که کدام مسیر بهتر است .در واقع آقای جهرمی بدون در نظر گرفتن جایگاه خود به عنوان اصلی ترین متولی مدیریت فضای مجازی با یکی کردن “مدیریت” و “فیلترینگ” خود را خارج از این گود ترسیم می کند این در حالی است که رهبر انقلاب در صحبت های نوروزی خود به صراحت از بحث رهاشدگی فضای مجازی گلایه کردند که ناظر به مدیریت است نه محدودیت .بله حتما فیلترینگ طرفدارانی دارد اما در بیانات رهبر انقلاب که فضای مجازی را یک فرصت می دانند سخنی از فیلترینگ مطرح نیست بلکه موضوع مدیریت بر فضای مجازی است. موضوعی که تقریبا به عنوان یک قاعده در تمامی کشورهای توسعه یافته برای آن ساختار ، قانون و سازمان های متولی دارند موضوعی که به طور مفصل در گزارش امروز صفحه۵ روزنامه به آن پرداخته ایم به هر روی به نظر می رسد ورود به سال ۱۴۰۰ که طلیعه قرن جدید نیز است نیازمند نگاه جدید و مبتنی بر برنامه ریزی های بلند مدتی است که بخش زیادی از مشکلات فعلی کشور ناشی از همین برنامه ریزی های مقطعی است که عملا حاصلی جز تکرار دوباره مشکلات نداشته و فرایند حل اساسی مسائل را با تاخیر مواجه می کند امید آن که سال جدید آغازگر رویکردی جدید در نگاه و عملکرد مسئولان در حوزه های مختلف نسبت به مسائل و مشکلات مردم و کشور باشد. سال ۱۴۰۰ به همت مردم و مسئولان می تواند سال انتخاب دولتی کارآمد، گشایش های داخلی و خارجی و پایان کرونا باشدان شاء ا....